تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نیازمندی های
پزشکی- ورزشی-
علمی ... و
آدرس injast.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
The Best Way To Prepare For The Asvab Is To Take As Many Full Length Practice Tests As You Can. This Product Contains Three Full Length Practice Test With Answer Keys And A Bonus Document Called The Asvab Success Triangle.
مجموعه آموزشی آنچه زنان و مردان باید در مورد یکدیگر بدانند !
مجموعه ای بی نظیر و آموزشی برای ازدواجی موفق !
شامل دو مجموعه و سیمنار آموزشی
مجموعه آنچه زنان در مورد مردان باید بدانند
مجموعه آنچه مردان در مورد زنان باید بدانند
در قالب دو پکیج مجزا و اورجینال
قابل پخش در تمامی دستگاههای خانگی DVD
راز ازدواجی موفق در دستان شماست !
مجموعه ازدواج موفق در 2 پکیج اورجینال
قیمت : 8000 تومان
مجموعه ازدواج موفق را فقط 8000 تومان بخرید!!
در بعضی از سایت ها قیمت محصول مشابه را کمتر ذکر کرده اند که خریدار در نگاه اول آن را می بیند اما به این نکته توجه کنید که در ثبت سفارش در قسمت فاکتور هزینه پستی و مالیات و خدمات و ارزش افزوده و ... اضافه می گردد!! که از این مبلغ بسیار بیشتر می شود ولی ما به شما 2 محصول اورجینال را در قالب پکیج ازدواج موفق 8000 تومان می فروشیم و در صورت خرید نقدی هزینه ارسال به محل را ما پرداخت می کنیم و در صورت خرید پستی ارزانترین بسته را ارسال می کنیم به هیچ وجه فریب تبلیغات و قیمت های غیر واقعی دیگران را نخورید و قیمت نهایی فاکتور را چک کنید!!
قبل از خرید امتحان کنید
خلاصه مطالب مجموعه: آنچه زنان باید در مورد مردان بدانند ؟
روانشاسی مردان ، نیازهای مهم مردان ، مدیریت مذاکرات ، منابع انرژی ، آشنایی با سلیقه مردان ، آشنایی با دنیای مردان ، در میان پسران چه می گذرد؟ ، چه زنانی مورد علاقه مردانند ، چه مردانی مورد نفرت زنانند ، چرا مردان به غار تنهایی خود فرو می روند ؟ ، مهمترین دغدغه مردان مجرد ، مهمترین دغدغه مردان متاهل ، آشنایی با سیستم امتیاز دهی به مردان ، علل سردی مردان در روابط زناشویی ، علت اصلی نواسانات خلق مردان مسائل شغلی و مالی است، آشنایی با فیزیولوژی مردان ، جنگ زنانگی و مردانگی ، جنگ تغییر ، مدیریت هدایا و ...
خلاصه مطالب مجموعه: آنچه مردان بایددر مورد زنان بدانند ؟
روانشاسی زنان ، مهم ترین نیاز زنان ، باید بدانیم انسانها خوب یا بد نیستند بلکه انسانها متفاوتند ، شما چقدر به تفاوت ها احترام می گذارید ؟ خصوصیات یک مرد ایده آل از نظر زنان ، مهمترین نیاز زنان نیاز های عاطفی است ، بدانید که زنان شنونده می خواهند ، زنان به جزئیات اهمیت می دهند ، زنان از راه گوشی انرژی می گیرند ، زنان در مهمانی ها و در جمع باید مورد توجه باشند ، بدانید هرچه فریاد بزنید گوش زنان بسته تر می شود ! ، حافظه زنان ، بدانید که زنان شیفته مردان قوی و با اعتماد به نفس و مستقل اند ، تکنیک های تقویت زنانگی "آنیموس" در زنان ، منابع انرژی زنان ، راههایی برای جذاب تر شدن زنان ، روش های مذاکر موثر با زنان ، علل سردی زنان در روابط زناشویی ، آشنایی با فیزیولوژی زنان ، نواسات خلق زنان بیشتر نتیجه نواسانات هرمنی است ، آشنایی با سیستم امتیاز دهی در زنان ، رفتار مرد در اتاق خواب ، رفتار مرد در زمان بارداری و در حین زایمان ، توصیه هایی به مردان ، مدیریت هدایا و مناسبت ها و ...
در هرکجای کشور که هستید تنها با چند کلیک ساده این محصول را خرید نمایید و پس از دریافت وجه را به مامور پست بپردازید !
این محصول دارای پشتیبانی کامل خرابی می باشد !!
مجموعه ازدواج موفق در 2 پکیج اورجینال
قیمت : 8000 تومان
شناسه اثر ثبت این محصولات در وزارت فرهنگ و ارشاد :
27-23883-5
27-23883-11
تصاویری از مجموعه های آنچه زنان و مردان باید در مورد یکدیگر بدانند
مجموعه مدیریت عشق و روابط در زندگی دختران و پسران!
مجموعه ای بی نظیر و آموزشی برای ازدواجی موفق !
شامل سه مجموعه و سیمنار آموزشی
مدیریت عشق و شیفتگی
مدیریت روابط دختر و پسر
مدیریت دوران نامزدی
در قالب سه پکیج مجزا و اورجینال
قابل پخش در تمامی دستگاههای خانگی DVD
راز ازدواجی موفق در دستان شماست !
سه پکیج اورجینال با DVD پشت نقره ای کیفیت عالی
فقط 9500 تومان
خلاصه مطالب مجموعه: مدیریت عشق و شیفتگی
روانشناسی عشق، فلسفه عشق ، عشق و عرفان ، بیوشیمی عشق، چرا عاشق می شویم ؟!
ادبیات عشق و عشق و ادبیات، انواع عشق، مدیریت شعله های عشق، والایش عاشقانه، عشق و هنر، چرا برخی سریعتر و شدیدتر عاشق می شوند؟ ، تفاوت عشق و دوست داشتن، علائم عاشقی، رهایی از عشق، مدیریت شکست های عاطفی، عشق کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، سالمندی، عشق گذرا، عشق پایدار مدیریت رفتار کسی که عاشق مان شده است!
عشق های مرضی و درمان آنها، تفاوت عشق و سکس، نقش خانواده ها در مدیریت شیفتی فرزندان و ....
خلاصه مطالب مجموعه: مدیریت روابط دختر و پسر
اهداف دختر و پسر از برقراری رابطه با جنس مخالف، شیطنت های دخترانه بویژه در وضعیت "مسمومیت گروهی" و مخاطرات آن، مشغولیت های ذهنی پسران، در گروههای دختران چه می گذرد؟ ، در گروه های پسران چه می گذرد؟ ، از وابستگی ذهنی تا وابستگی های عینی، آسیب هایی که دختران و پسران از این رابطه می بینند، تن دادن به ازدواج های نامناسب، آسیب های مالی، احساس گناه - خشم - پشیمانی - بدبینی - افسردگی، فواید ارتباط ، چرا برخی از روابط دوستی لذت بیشتری می برند؟ صحبتی با پسران، صحبتی با دختران، تئوری دوست پسر خوب و خواستگار بد ! ، چرا مردان تمایب به "رفتن" و زنان تمایل به "ماندن" دارند؟ راه کار های سازمان دهی روابط دختر و پسر ، نقش خانواده در مدیریت روابط اعضا خانواده با جنس مخالف، مدیریت روابط اجتماعی و شغلی و علمی با جنس مخالف، مدیریت روابط اجتماعی و شغلی و علمی با جنس مخالف،
سه پکیج اورجینال با DVD پشت نقره ای کیفیت عالی
فقط 9500 تومان
این 3 پکیج را فقط 7500 تومان بخرید!!
در بعضی از سایت ها قیمت محصول مشابه را کمتر ذکر کرده اند که خریدار در نگاه اول آن را می بیند اما به این نکته توجه کنید که در ثبت سفارش در قسمت فاکتور هزینه پستی و مالیات و خدمات و ارزش افزوده و ... اضافه می گردد!! که از این مبلغ بسیار بیشتر می شود ولی ما به شما 3 پکیج زیر را فقط 7500 تومان می فروشیم و در صورت خرید نقدی هزینه ارسال به محل را ما پرداخت می کنیم و در صورت خرید پستی ارزانترین بسته را ارسال می کنیم به هیچ وجه فریب تبلیغات و قیمت های غیر واقعی دیگران را نخورید و قیمت نهایی فاکتور را چک کنید!!در ضمن مجموعه ارسالی ما اورجینال پشت نقره ای می باشد
قبل از خرید امتحان کنید
خلاصه مطالب مجموعه: مدیریت دوران نامزدی
تعریف نامزدی، اهداف نامزدی ، ضرورت شناخت، موضوعات شناخت، آیا روابط قبلی را بگوییم یا خیر، جایگاه سوالات مالی، جنسی، مکانیکی، حداقل میزان مذاکره با همسر آینده، مطالعه رفتار، گذشت زمان، روانشناسی رنگ ها، روز و سال تولد، چهره شناسی در شناخت همسر آینده،تکنیک های دروغ سنجی، سوالات رسمی و فانتزی، سوالاتی که نباید بپرسید، چکیده حقوق خانواده، مهریه، جهیزیه، محل سکونک، خرید عروسی، شرایط ضمن عقد، آشنایی با چک لیست مراسم عروسی، باید ها و نبایدها در دوران نامزدی، نامزدی و مدیریت تغییر ، مدیریت جلسات خواستگرای، مدیریت مراسم عروسی، ضرورت مشاوره قبل از ازدواج و .....
شناسه اثر ثبت این محصولات در وزارت فرهنگ و ارشاد :
27-23883-8
27-23883-4
27-23883-9
تصاویری از مجموعه های مدیریت عشق و روابط در زندگی دختران و پسران!
در هرکجای کشور که هستید تنها با چند کلیک ساده این محصول را خرید نمایید و پس از دریافت وجه را به مامور پست بپردازید !
مدیریت هدایا و مناسبت ها " روز تولد همسر ، سالگرد عقد و ازدواج ، احترام گذاشتن به فامیل و دوستان و همکاران همسر، و ....
خلاصه مطالب مجموعه: چگونه همسر دلخواه خود را بیابیم ؟
تحلیل علل افزایش متوسط سن ازدواج در جهان امروز ، اصل زوجیت در کنار کائنات ، ضرورت تحول در شیوه های همسر یابی بنا به مقتضیات زمانه، هفت گام موثر برای یافتن همسر دلخواه ، حل مشکلات شخصی ، آشنایی با سلیقه زنان و مردان ، استفاده از موسسات همسریابی ، آیا دختران می توانند از پسران خواستگاری کنند ، مطالعات تطبیقی کشور ها و فرهنگ های مختلف ، آیا روابط دوست پسری - دوست دختری به ازدواج ختم می شود؟ معرفی های فامیلی ، سایتهای همسریابی و ازدواج اینترنتی ، موسسات همسر یابی در ایران ، خواستگاری های سنتی ، استفاده از همکاران و دوستان و خویشاوندان ، وقتی دیگران می گویند : چرا ازدواج نکردی ؟ آشنایی عملی با سلیقه زنان و مردان و ....
سه پکیج اورجینال با DVD پشت نقره ای کیفیت عالی
فقط 9500 تومان
این 3 پکیج را فقط 8500 تومان بخرید!!
در بعضی از سایت ها قیمت محصول مشابه را کمتر ذکر کرده اند که خریدار در نگاه اول آن را می بیند اما به این نکته توجه کنید که در ثبت سفارش در قسمت فاکتور هزینه پستی و مالیات و خدمات و ارزش افزوده و ... اضافه می گردد!! که از این مبلغ بسیار بیشتر می شود ولی ما به شما 3 پکیج زیر را فقط 7500 تومان می فروشیم و در صورت خرید نقدی هزینه ارسال به محل را ما پرداخت می کنیم و در صورت خرید پستی ارزانترین بسته را ارسال می کنیم به هیچ وجه فریب تبلیغات و قیمت های غیر واقعی دیگران را نخورید و قیمت نهایی فاکتور را چک کنید!!در ضمن مجموعه ارسالی ما اورجینال پشت نقره ای می باشد
قبل از خرید امتحان کنید
شناسه اثر ثبت این محصولات در وزارت فرهنگ و ارشاد :
27-23883-10
27-23883-3
27-23883-6
تصاویری از مجموعه های رفتار عاشقانه و تکنیک های برقراری ارتباط و یافتن همسر دلخواه
در هرکجای کشور که هستید تنها با چند کلیک ساده این محصول را خرید نمایید و پس از دریافت وجه را به مامور پست بپردازید !
این محصول دارای پشتیبانی کامل خرابی می باشد !!
سه پکیج اورجینال با DVD پشت نقره ای کیفیت عالی
فقط 9500 تومان
مجموعه آموزشی رفتار عاشقانه و تکنیک های برقراری ارتباط و یافتن همسر دلخواه
مجموعه ای بی نظیر و آموزشی برای ازدواجی موفق !
شامل سه مجموعه و سیمنار آموزشی
مجموعه آموزش رفتار عاشقانه
دیگر نگران ضعف خود در ابراز احساسات به عشقتان نباشید
از صحبت کردن و رویارویی با شریکتان نگران نباشید
به راحتی می توانید ارتباطی موثر و صمیمی برقرار کنید
تربیت بچه اول سخت تر است یا آخر؟! شما هم اگر بیشتر از یک فرزند دارید،حتما به این نکته توجه کردهاید که حساسیتهایی که در فرزند اول داشتید در فرزند دوم ندارید یا با خودتان فکر کردهاید که بزرگ کردن فرزند دوم راحتتر از فرزند اول بوده است. آنچه مسلم است رفتار والدین با اولین فرزند خود با رفتاری که با فرزندان بعدی دارند، متفاوت است. به طور کلی والدین به اولین فرزند خود توجه بیشتری میکنند و با او بیشتر حرف میزنند، در مقابل از او توقع و انتظارات بیشتری هم دارند.
روانشناسان معتقدند، فرزندان اول و دوم از نظر شخصیتی با یکدیگر متفاوتند. برخی از این تفاوتها بهدلیل روش تربیتی متفاوتی است که والدین درپیش میگیرند و بخشی هم به خود بچهها مربوط است. همین تفاوتها باعث میشود ویژگیهای شخصیتی منحصر به فردی را در بچهها شاهد باشیم. بهتر است بیشتر با این تفاوتها آشنا شوید و با علم بر آنها رفتار خود را تنظیم کنید. اولین فرزند یک زن و شوهر به طور طبیعی نوعی تجربه برای والدین جدید است، ترکیبی از غریزه و آزمون و خطا شاید این موضوع باعث شود، والدین در بسیاری از موارد به کتاب مراجعه کنند و براساس قوانین کتاب پیش بروند. بههمین دلیل این احتمال وجود دارد که کودک بسیار کمالگرا بار بیايد و تلاش کند نظر پدر و مادرش را جلب کند. اما زمانی که پدر و مادر تصمیم بگیرند فرزند دوم داشته باشند به دلیل تجارب زیادی که در فرزند اول کسب کردهاند روش دیگری اتخاذ میکنند.
هرچند این امکان وجود دارد که به فرزند دوم کمتر توجه شود زیرا 2 فرزند در رقابت برای جلب توجه والدین هستند. آنها از فرزند دوم نمیخواهند کمالگرا باشد اما او ناخودآگاه در رقابت با فرزند بزرگتر در اين موضوع قرار میگیرد. فرزند اول مسئولیتپذیر است ویژگیهای فرزند اول: او مسئولیتپذیر، وظیفهشناس، منظمآگاه، محتاط وکنترلگر است گاهی در نقش موش آزمایشگاهی است: پدر و مادر در برخورد با اولين فرزند تجربه كافي ندارند و با توجه به ذوق و شوقي كه براي به دنيا آوردن او از خود نشان ميدهند گاهي روشهاي درست تربيتي را براي كودك اجرا نميكنند و بعدها كه با مشكلات تربيتي فرزندشان روبهرو ميشوند، سعي ميكنند روشهايي را آموزش ديده و در خانه اجرا كنند. میخواهد بهترین باشد: او میخواهد در هر چیزی بهترین باشد و در به دست آوردن دل بزرگترها استاد است. او کمتر علاقهای به بازی با همسالانش دارد. اگر تولد 6 سالگیاش، 6 نفر از دوستانش را دعوت کنید، احتمالا نیم ساعتی در گوشهای کز میکند. درست است که آنها دوستان صمیمی او هستند اما او ماهیت محتاط بودن خود را در درونگرایی موقتش آشکار میکند، ولی زمانی که با محیط جدید آشنا شد، احتیاطش فروکش میکند. وقتی کنترلگر میشود: در برخورد با فرزند دوم او احساس میکند باید نقش کنترلگر را داشته باشد. او مدام تلاش میکند او را در آغوش بگیرد و برایش اسباببازی فراهم کرده و در عوض برخی چیزها را از او دور کند تا جیغش دربیاید. این دقیقا یک عشق- نفرت خواهر برداری است. زودتر زبان باز میکند: تحقیقات مختلف نشان داده، فرزند اول نسبت به فرزندان بعدی زودتر به حرف میافتد و در عین حال زودتر راه میرود. در بزرگسالی هم کمالگرا باقی میماند: او در بزرگسالی میخواهد بهترین ویراستار باشد یا حتی بهترین همسر که همه اینها به دلیل روحیه رقابتجویانه او نیست بلکه به این دلیل است که او کمالگراست و میخواهد در هر چیزی بهترین باشد. فرزند وسط حرف گوش نمیدهد! ویژگیهای فرزند وسط: تاییدطلب، سرکش، داشتن مهارت در ایجاد ارتباط، با دایره وسیع ارتباط اجتماعی و صلحطلب بلاتکلیف است: فرزند وسط اغلب با خودش فکر میکند خب من که بچه اول نیستم، تهتغاری هم که نیستم، پس من کی هستم. این مدل سلسله مراتبی باعث میشود، بچههای وسط بیشتر به سمت گروه همسالان شان علاقه نشان دهند. کار خودش را میکند: آنها تاحدودی سرکش هستند. مثلا اگر به او بگویید «برو لباس شنا بپوش میخواهیم برویم استخر» ممکن است نگاه خنثی به شما کند و بگوید «نه نمیام.» البته اگر فرزند اول پسر و فرزند دوم دختر باشد ممکن است او هم صفات فرزند اول را داشته باشد زیرا درست است که او فرزند دوم است اما اولین فرزند دختر است. برای همین شاید این صحنه را زیاد ببیند که او برای برادر یا خواهر کوچکترش نقش مادر را بازی میکند و از او مراقبت میکند. توجه دیگران را جلب میکند: او زمانی که ببیند خواهر و برادر در حال انجام کاری هستند که توجه والدین را به خودشان جلب کردهاند، فورا کاری میکند كه به او توجه نشان دهند ولو اینکه خودش را از روروک بیندازد. در بزرگسالی هم سر حرفش میایستد: این سرکشی دوران کودکی در دوران بلوغ نیز دست از سر فرزند وسط برنمیدارد و گاهی ممکن است بحث آنقدر بین والدین و فرزند بالا بگیرد که او مجبور به ترک خانه شود. آنها همچنان دوست ندارند کسی به آنها بگوید چهکاری را انجام دهند و چه کاری را نه.
فرزند آخر دولت خودمختار ویژگیهای فرزند آخر: دوستدار تفریح، ددری، توجهطلب و خودمحور
خواهان کمترین مداخله است: فرزند آخر خانواده تمایل شدیدی به آزادی عمل در همه زمینهها دارد و ترجیح میدهد والدین کمترین مداخله را در نگرشهایش داشته باشند. او میخواهد در کانون توجه باشد. اما در عین حال تا اسم «ددر» میآید سر از پا نمیشناسد و خود را آماده یک تفریح متفاوت میکند. وقتی لوس میشود: گاهي فرزند آخر به اين دليل كه مورد توجه تمام افراد خانواده قرار ميگيرد به ميزان بيش از حد نياز، توجه مثبت دريافت ميكند. بدون شک كودكان به توجه مثبت نياز دارند اما اين نكته را فراموش كنيد که توجه مثبت به كودك مانند دماي بدن است. گرما براي بدن لازم است، اما اگر دما بالا برود تبديل به تب ميشود و پايين بيايد تبديل به لرز. در بزرگسالی، همچنان بدون پیچیدگی: طبیعت ساده و بدون پیچیدگی فرزند آخر در دوران بلوغ نیز با او همراه خواهد بود. اگر دیگران انتظار جشنی بزرگ برای تولدشان داشته باشند، این افراد به یک تبریک نیز قانع هستند. تمام توجه به تکفرزندها! ویژگیهای تک فرزندها: نسبت به سنشان بالغند، کمالگرا، وظیفهشناس، سختکوش و رهبر هستند زود تسلیم نمیشوند: تک فرزند بودن یک موقعیت منحصر به فرد در خانواده است. بدون هیچ خواهر و برادری برای رقابت، فرزند به تنهایی تمام توجه پدر و مادر را نه به صورت مقطعی بلکه برای همیشه به خود جلب میکند. آنها تمام حمایت و توقعات را از والدینشان دریافت میکنند. شوخیطبعیشان، متعجبتان میکند: آنها شوخ طبعی عجیبی دارند و اغلب دوپهلو با همسالانشان صحبت میکنند. طنزپردازی آنها ممکن است حتی بزرگسالان را هم شگفتزده کند. ممکن است وقتی راجع به علت مکیدن انگشت با او صحبت میکنید او شروع به کشیدن یک جدول 30 خانهای کند و در آن روزهایی که این کار را نمیکند علامت بزند. بعد از یک ماه او دیگر هیچگاه انگشتش را در دهانش قرار نخواهد داد. در بزرگسالی همچنان موفقند: آنها وقتی بزرگ میشوند ممکن است برای رسـیدن بـه هــدف رنج زیـادی را متحمــلشوند و بـه طــرز معنىدارى از نظر تحصیلى و شغلى موفق هستند.
در چنین مواردی بهتر است خودمان و سایر اطرافیان، مواظب باشیم تا در صورتی که فرزندمان حرف درشتی زد، به هیچ عنوان واکنشی نشان ندهیم تا او واکنش ما را نوعی تحسین و تشویق به حساب نیاورد. گاهی اوقات، بچههای کوچک حرفهای ما بزرگترها را تکرار میکنند؛ حرفهایی که زیاد مناسب سن و سالشان نیست و به نوعی گندهگویی محسوب میشوند؛ اما ممکن است ما در همان لحظه، پاداشهایی مانند خندیدن به بچه داده باشیم. بهتر است بدانید که بچهها متوجه این خنده ما نمیشوند و نمیدانند که ما به خاطر حرف درشتی که او زده خندیدهایم و خنده ما به دلیل تشویقش برای صحبت کردن به این صورت نبوده است. به همین دلیل و از آنجا که بچهها نمیتوانند ارزیابی درستی از موقعیتهای مختلف داشته باشند، ممکن است آن حرف درشت را باز هم تکرار کند و با این کار، ما و سایر اطرافیان احساس کنیم که او بچه بیادبی است یا حدود خودش را نمیداند. در چنین مواردی بهتر است خودمان و سایر اطرافیان، مواظب باشیم تا در صورتی که فرزندمان حرف درشتی زد، به هیچ عنوان واکنشی نشان ندهیم تا او واکنش ما را نوعی تحسین و تشویق به حساب نیاورد. اگر هم که این رفتار در بچهها شکل گرفت، ما باید به نحوی او را متوجه اشتباهش کنیم و بگوییم که اینطور حرف زدن میتواند برایت عواقبی داشته باشد. مثلا به فرزندتان بگویید اگر بازهم اینگونه صحبت کند، نمیتواند برای مدت خاصی برنامه مورد علاقهاش را نگاه کند؛ یا اگر در مهمانی آن حرف را زد، باید برای مدت 10 دقیقه مهمانی را ترک کند. در صورتی که فرزندتان نوع حرف زدنش را اصلاح نکرد و شما در مهمانی بودید، میتوانید او را 10 دقیقه داخل ماشین ببرید و حتما به او بفهمانید که این دوری از مهمانی یا محرومشدن از تماشای برنامه موردعلاقهاش، به دلیل رفتار نادرستش بوده است.
شاید پدر یا مادر بودن بزرگ ترین مسوولیت شما در زندگی باشد و تصور کنید برای اینکه مبادا فرزند شما دچار مشکلی شود باید همه درها را بست و پرده ها را کشید. اما این طرز فکر کاملا اشتباه است. این حمایت بیش از حد و مریضگونه چیزی نیست که خودتان هم از آینده آن خوشحال شوید. با دور نگه داشتن کودکان از واقعیت های زندگی در واقع آنها را از از درس هایی که باید در زندگی یاد بگیرند دور می کنید. برای پرورش فرزندان سالم و قوی می توانید از 7 راهکار زیر استفاده کنید. این روش ها به کودکان کمک می کند تا در بزرگسالی بتوانند بهترین تصمیمات را هنگام مواجهه با مشکلات اجتماعی اتخاذ کنند. به کودک خود قدرت رویارویی با مشکلات را بدهید 1. به کودک خود اجازه دهید خودش باشد این کاملا طبیعی است، چیزهایی در دیگران را دوست داریم که در خودمان هم دوست داریم. متاسفانه در بحث کودکان، برعکس این مساله نیز مصداق دارد: ممکن است با دیدن رفتار یا شخصیتی از دیگران که در خود دوست نداریم، واکنش منفی نشان دهیم. در نتیجه، اغلب اوقات به طور اشتباه تلاش می کنیم تا فرزندان خود را به گونه ای پرورش دهیم که نمونه کوچکی از ما باشند تا بتوانیم بیشتر دوستشان داشته باشیم. وظیفه ما دوست داشتن فرزندانمان بدون هیچ قید و شرط و پذیرفتن رفتارهای متفاوت آنها به عنوان یک انسان کامل و مجزا است. چیزی که شما به عنوان ایراد به آن نگاه می کنید، شاید توانایی خاصی در کودک شما باشد. با از بین بردن ایراد موردنظر، ممکن است تکه تکمیل کننده شخصیت کودک خود را دور ریخته باشید. به طور مثال، اگر کودک شما به دلیل حساس بودن بسیار محتاط است، مکانیسم دفاعی او را با توسل به زور از بین نبرید. به کودک خود به عنوان یک انسان کامل نگاه کنید و اجازه دهید خودش باشد. 2. باور این مطلب که کودک برای مرحله بعد آماده است به خیال خود اغلب اوقات از کودک خود در برابر سختی های زندگی محافظت می کنیم اما آینده نگری ما به تجربه های شخصی ما محدود است. ما نمی توانیم شکست های کودکان خود را پیش بینی کنیم. همچنین، دوست داریم تصور کنیم به طور کامل روی زندگی آنها کنترل داریم. این گفته را هنگام راهنمایی فرزند خود همیشه در ذهن داشته باشید: «هنگامی که دیگران رویاهای شما را از بین می برند، سرنوشت شما را پیش گویی می کنند یا شما را مورد انتقاد قرار می دهند، به خاطر داشته باشید آنها در واقع داستان خود را برای شما تکرار می کنند؛ نه داستان خودتان را.» ما گاهی تلاش می کنیم تا فرزندان خود را عقب نگه داریم زیرا فکر می کنیم آنها به اندازه کافی بالغ و فهمیده نیستند که بتوانند با مسایل زندگی روبه رو شوند. اما این را به خاطر داشته باشید: فرزندان شما درس های لازم برای زندگی را هنگامی که به آن درس ها نیاز داشته باشند، خواهند آموخت. شرایط این را برای آنها می خواهد. آنها به شما نیازی ندارند تا شجاعتشان را بگیرید یا نشان دهید به توانایی های آنها اعتماد ندارید. اگر واقعا توانایی های کمی داشته باشند، مطمئنا خودشان این مساله را خواهند فهمید. هنگامی که نشان می دهید به توانایی های آنها شک دارید، تنها چیزی که یاد می گیرند عدم اعتماد به نفس است. این مشکل نیز یادگیری درس های زندگی را در مراحل بعد برای آنها دشوار می کند. کودکان با سعی و خطا می توانند قابلیت هایی را در خود کشف کنند که شما هرگز به آنها فکر هم نمی کنید. 3. در شرایط سخت به دنبال راه حل های بدون نگرانی باشید همه انسان ها در طول زندگی خود با مشکلاتی روبه رو می شوند و این مساله کاملا نرمال است. اگر تلاش کنید برخلاف این را نشان دهید در واقع کار غیرمنطقی انجام می دهید. تسلیم سرنوشت و ناراحتی شدن نیز بسیار مضر و خطرناک است. ممکن است تصور کنید نگرانی در مورد اتفاق هایی که ممکن است در آینده رخ دهد، شاید ما را در برابر آنها آماده کند. اما هیچ کس نمی تواند آینده را پیشگویی کند. زیبایی این واقعیت در این است که می توانیم فکر و فعالیت های خود را در شرایط سخت کنترل کنیم. به فرزندان خود آرامش و بزرگواری بیاموزید؛ صبوری در برابر مسایلی که نمی توان تغییر داد، شجاعت تغییر مسایلی که از عهده انسان بر می آید و منطقی که بتوانند تفاوت خوب و بد و درست و غلط را تشخیص دهند. به فرزند خود کمک کنید تا درس هایی که در نتیجه تجربیات منفی به دست می آورد را دور بریزد. 4. ارزش قائل شدن برای احساسات فرزند خود همه می دانیم که والدین تحمل ندارند تا فرزندانشان تجربه های منفی و سختی در زندگی خود داشته باشند. اغلب اوقات به آنها می گوییم: «این مساله این قدرها هم بد نبود». یا بدتر از آن، کودکی که خودش ناراحت است را تنبیه می کنند. احساس های بد فرزندان را درک کنید. آنها را در آغوش بگیرید و از آنها بخواهید تا این مساله را فراموش کنند. در اینجا مشکل دخالت و نفوذ به احساسات کودکان پیش می آید: احساسات برای نوع بشر بسیار مفید هستند. شما با احساسات خود می توانید خوب یا بد بودن شرایط و موقعیت ها را درک کنید و تمهیداتی برای بهبود اوضاع بیندیشید. اگر به کودکان خود اجازه ندهید تا اتفاق های اطراف را حس کند، هرگز نمی آموزد چگونه با احساسات خود کنار بیاید و چگونه آنها را هدایت کند. در بیشتر مواقع، کودکانی که اجازه بروز احساسات را ندارند در آینده دچار اعتیادهای روانی همچون مواد مخدر، الکل یا پرخوری می شوند. زیرا وقتی شما حضور ندارید تا آنها را تنبیه یا تشویق کنید، نمی توانند از احساسات خود استفاده کنند. هنگامی که واقعا غمگین یا عصبانی هستیم، آن را با دیگران مطرح می کنیم و آنها درک می کنند. این کار درست و موثر است و به احساسات ما اعتبار می بخشد و باعث آرامش و تخلیه روانی ما می شود. این مساله در مورد کودکان نیز مصداق دارد. اگر هنگام عصبانیت و ناراحتی به آنها اجازه دهیم در مورد مشکل خود صحبت کنند، در نتیجه آن بسیار آرام خواهند شد زیرا می دانند کسی هست که به احساساتشان بها دهد. حتی اگر استرس های آنها کاملا بی منطق باشند نیز برای احساسات فرزند خود ارزش قائل باشید. 5. به فرزند خود اجازه دهید مسوولیت کارهایش را به عهده بگیرد با اینکه در آخر این شما هستید که به داد او می رسید، اما اجازه دهید فرزند شما مسوولیت کارهایش را به عهده بگیرد. این شجاعت را به او بدهید تا پاسخگوی انتخاب ها و اشتباه های خود باشد و برای بهبود یا درست کردن آنها گام بردارد. هنگامی که کودک خودداری را احساس کند، یاد می گیرد تا بر پیشامدهای رفتاری خود کنترل داشته باشد. اگر خیلی کم به فرزند خود اجازه داده اید تا مسوولیت پذیر باشد، کاملا معلوم است که از دیدگاه دیگران در درجه دوم اهمیت قرار داشته باشد. درست برعکس، اگر به او اجازه دهید از اشتباهات خود درس بگیرد در واقع به او فرصت داده اید تا با احساس امنیت بر اساس قدرت و علایق خود فعالیت کند. البته مسلما جالب نیست به کودک خود اجازه دهید بالای میز برود و شلوغ کند و در اینجا باید به او درس هایی بیاموزید. در این حالت او می تواند احساس استقلال را در خود تقویت کند. 6. به فرزندان خود بیاموزید برای خوشحالی چشم به همسالان خود نداشته باشند وقتی کودک شما به سن مدرسه می رسد در مجموعه کوچکی از اجتماع قرار می گیرد. برای بسیاری از کودکان بدشانس، گروهی که با دنیای درونی آنها جور باشد و بتوانند به آنها ملحق شود، وجود ندارد. کودکان باید احساسات قوی در مورد ارزشمندی خود داشته باشند که در مواجهه با نامهربانی ها و بی احساسی دیگران به سرعت ضربه نخورند. فعالیت یا استعدادی که کودک به واسطه آن بتواند خودش را سرگرم کند و از مسایل موجود در مدرسه دور باشد بسیار کمک کننده است. این فعالیت ها می توانند ورزش های انفرادی مثل یوگا، شنا یا دو یا کارهای هنری همچون نقاشی یا موسیقی باشد. به کودک خود اجازه دهید تا به فعالیت هایی روی بیاورد که به او اجازه می دهد استعدادهای درونی خود را شکوفا کند و در دنیای درونی خود غرق شود. این کارها می تواند تا بزرگسالی با او همراه باشد. 7. تغییر تعریف «نظم» از تنبیه تا تعلیم وقتی ما در روش های تربیتی خود به تنبیه متوسل می شویم – از فریاد کشیدن گرفته تا کتک زدن – کودکان ما درس های ناخوشایندی یاد می گیرند. آنها یاد می گیرند مردمی که ما دوستشان داریم قابل اعتماد نیستند و هر لحظه ممکن است از کنترل خارج شوند. آنها یاد می گیرند که می توانند مورد نفرت یا ترک شدن افرادی قرار بگیرند که دوستشان دارند. و یاد می گیرند نمی خواهند در مساله ای گرفتاری شوند. تنبیه به طور کلی بد هم نیست. مثلا اگر کودک شما کار نادرستی انجام داد، برای تنبیه او بهتر است ابتدا احساسات مرتبط با آن اشتباه را مورد خطاب قرار دهید تا به این ترتیب کودک به گوش کردن به درس هایی که به او می دهید، آماده شود. سپس، برای تصحیح رفتار او رفتارهای درست را به او آموزش دهید. به طور مثال: «من می دانم تو عصبانی هستی. خواهر کوچک تو نباید اساب بازی تو را خراب می کرد. من بعدا به حساب او می رسم. اما تو هم نباید برای انتقام اسباب بازی او را خراب می کردی. به جای این کار به یک بالشت مشت می زدی تا عصبانیتت خالی شود.» هنگامی که فرزند شما رفتار ناشایستی از خود نشان داد، سعی کنید رفتارهای جایگزین درست و کنترل داشتن روی رفتار را به او بیاموزید. سعی کنید متوجه شوید چرا فرزندتان آن کار را انجام داده و راه مناسب را به او نشان دهید.
در این مطلب قرار است روش هایی برای تربیت عالی پسربچه ها را مطالعه کنید. از آنجا که پسرها شیطنت بیشتری دارند و کارهای خطرناک بیشتری هم نسبت به دخترها انجام می دهند، باید برخی موارد را در روند تربیت آنها بدانید تا در آینده، پسری موفق و با اعتمادبهنفس تحویل جامعه بدهید.
1. به نامزد/همسر او یک شانس بدهید برای بسیاری از مادرها سخت است که جایگاه «زن شماره یک» خود در زندگی پسرشان را به فرد دیگری بدهند. اما باید بدانید این پسر در جوانی به سراغ عشق خود خواهد رفت و خواسته یا ناخواسته، جایگاه شما را به زن جوانی خوهد داد که عاشقش شده است. بنابراین، به نامزد/همسر او یک شانس بدهید تا خودش را در دل شما جا کند. اگر شما هم از دید پسرتان آن زن را ببینید، بسیاری از مشکلات از بین خواهند رفت.
2. تواضع و فروتنی را به او بیاموزید هرگز پسر خود را خیلی مغرور و از خودراضی بار نیاورید. خیلی هم اعتمادبهنفس را از او نگیرید. سعی کنید با مطالعه و کمک گرفتن از مشاوران پسری تربیت کنید که در عین ادب و تواضع، شخصیت و غرور خود را نیز حفظ می کند.
3. هدایای او را دوست داشته باشید هر هدیه ای که پسرتان به شما می دهد را با همه وجود قبول کنید و عشق و خوشحالی خود را به او نشان دهید. این هدیه می تواند یک بیسکوئیت ساده یا کاردستی زیبایی باشد که خودش برای شما ساخته است. با این کار، خود را در دل او جا می کنید و همیشه دوستتان خواهد داشت.
4. به پدر او احترام بگذارید اگر با پدر پسرتان در یک خانه زندگی می کنید، با عشق و احترام با او رفتار کنید. اگر به هر دلیلی از هم جدا شده اید، باز همچنان با احترام در مورد او صحبت کنید. وقتی پسرتان این محبت و احترام را از طرف شما می بینند، آن را می آموزند و در آینده روحیه و اخلاق بهتری خواهند داشت.
5. غذاخوردن پشت میز را به او بیاموزید از همان سن پایین درست غذا خوردن پشت میز را به او بیاموزید. باید آداب تشکر، درخواست، غذاخوردن و بلند شدن از پشت میز را به او بیاموزید. این کار بسیار دشوار است زیرا پسرها سرسخت هستند، اما با تکرار و گذشت زمان می توانید از عهده این کار بر بیایید. این برای آینده فرزندتان بسیار مهم است.
6. او را با زنان قوی احاطه کنید پسر خود را با حضور زنان قوی و باهوش همچون مادربزرگ، عمه، خاله، دوستان و حتی معلم ها احاطه کنید. وقتی پسرتان در طول رشد خود شاهد این باشد که زنان می توانند کارها بزرگی در زندگی انجام دهند و مهارت ها و استعدادهای بیشماری دارند، به تدریج در ناخودآگاه خود برای زنان ارزش و احترام بسیاری قایل خواهد شد و زن را موجودی ضعیف نخواهد دانست.
7. رفتار با زنان را به او بیاموزید از آموزش باز کردن در برای زنان گرفته تا اینکه وقتی یک زن می گوید «نه»، یعنی «نه» را از همان نوجوانی به پسر خود بیاموزید. احترام به زنان و نحوه برخورد صحیح و درک درست از نیازهای زن داشتن را از سن پایین و به طور مرتب و پیگیر به پسر خود بیاموزید تا هنگام بزرگسالی بهترین رفتار را با همسر یا نامزد خود داشته باشد.
8. اجازه دهید گریه کند چه کسی گفته است، مرد گریه نمی کند؟ به پسر خود اجازه دهید هر زمان احساس ناراحتی یا غمگینی داشت به راحتی گریه کند و از این کار خجالت نکشد. پسرها هم انسان هستند و باید بغض خود را اشک کنند.
9. کارهای خانه را به او بیاموزید پسرها هم باید مراقبت از خود را بیاموزند. باید بدانند وقتی در خانه تنها هستند، چطور از عهده کارهایشان بر بیایند. باید به او تمیز کردن خانه، پختن غذا و انجام کارهای شخصی و بهداشتی را بیاموزید.
10. به او اجازه دهید شما را شیفته خود کند پسرها برخی از کارها همچون شانه کردن موهای مادر خود را دوست دارند. شاید پسر کوچک شما خیلی سفت موهایتان را شانه کند و سرتان درد بگیرد یا موهای زیادی لای شانه باقی بماند اما به او اجازه دهید به این ترتیب عشق زیاد خود را به شما نشان دهد و ما را شیفته خود کند.
11. غذای خوب به او بدهید پسرها رشد سریعی دارند و باید تغذیه درستی داشته باشند تا بدن سالم و قوی پیدا کنند. تا حد امکان برای پسر خود غذاها مقوی و سرشار از ویتامین و پروتئین تهیه کنید.
12. از او تعریف کنید با تعریف کردن از شخصیت پسرتان به او اعتمادبهنفس بدهید. البته این تعریف ها نباید بیهوده باشند. هر زمان شجاعت، از خود گذشتگی، مهربانی، ادب، صداقت یا سختکوشی از او می بینید، حتما از او تعریف کنید تا این صفات را بیش از پیش در خود تقویت و تکرار کند.
13. نقش پدر را در تربیت او پررنگ کنید برای اینکه پسرتان با همه موقعیت ها و مسایل مردانه آشنا بشود، بخشی از بار تربیت او را به پدرش بسپارید. پدرها درس های مهمی می توانند به پسران خود بیاموزند.
14. با او صادق باشید گاهی در زندگی مشکلاتی وجود دارد که نمی توان از دیگران مخفی کرد. پسر شما نیز از این قاعده مستثنی نیست. با فرزند خود صادق باشید و اگر مشکلی هست او را نیز در اندازه درکش در جریان بگذارید.
15. استفاده از بروشور را به او بیاموزید به پسر خود روش ساخت وسایل گوناگون از روی بروشور را بیاموزید. لازم نیست او خود به تنهایی تختخواب ساختنی خود را بسازد. به او کمک کنید، اما نحوه استفاده از دفترچه راهنما را نیز به او بیاموزید تا در آینده کار خودتان راحت تر باشد.
16. از او تقدیر کنید وقتی پسر شما کار خوب یا موفقیتی کسب می کند از او تقدیر کنید. این باعث می شود تا این کارها را بیشتر و بهتر انجام دهد.
17. بگذارید پسر باشد پسرها شیطنت بسیاری دارند. آنها وسایل خانه را خراب می کنند، کارهای خطرناک می کنند، جوک های بی مزه می گویند و ... این فرصت ها را از آنها نگیرید. اجازه دهید بچگی کند. بگذارید دنیای اطراف خود را کشف کند و از آن لذت ببرد.
18. به او آزادی بدهید به پسر خود آزادی های لازم را بدهید. بگذارید آزادانه بازی کند، بدود، سوال بپرسد، مشکلات را حل کند و برای خواسته های خود تلاش کند.
19. به او شهامت حرف زدن بدهید جامعه اصولا به پسرها اجازه نمی دهد تا احساسات خود را بیان کند. اما اگر مساله ای باعث آزار فرزند شما شد به او این شهامت را بدهید تا بتواند آزادانه حرف هایش را به شما بگوید. بیان احساسات به هیچ عنوان رفتاری زنانه نیست. این موهبت را از پسر خود نگیرید.
20. برای نظرات او ارزش قایل شوید در طول رشد فرزند خود، او نظرات بسیاری بیان خواهد کرد. برای نظراتش ارزش قایل شوید. وقتی واقعا حرف هایش را بشنوید و او نیز این مساله را درک کند، هر روز ایده های بهتر و ارزشمندتری ارایه خواهد کرد و به تدریج، ذهنی خلاق و مبتکر پیدا خواهد کرد.
«من تمام تلاشم را میکنم که پسرم یاد بگیره... اما پدرش همهی تلاشهای من رو به باد میده». «من هزار بار برای دخترم توضیح دادم که... اما وقتی مادرش رعایت نمیکنه، اونم به حرف من گوش نمیده».
وقتی دو نفر با هم ازدواج میکنند، قطعاً در بسیاری از موارد شبیه هم نیستند و مثل هم فکر نمیکنند. آنها ژنتیک متفاوت، تجربیات متفاوت و خانوادههای متفاوت داشتهاند و خلاصه، دو آدم کاملا متفاوتند. اما معمولاً به حدی از پذیرش هم میرسند که تصمیم میگیرند با هم زندگی کنند.
اما وقتی فرد سومی به این رابطه اضافه میشود، آن هم فرد سومی که وظیفهی تربیت او بر عهدهی من است، داستان عوض میشود. آنوقت اختلافها خودشان را نشان میدهند.
آنوقت تصمیمگیری بر سر اینکه کدام نظر، عقیده و ویژگی باید به فرزند آموزش داده شود، چه شیوهی تربیتی باید در پیش گرفته شود، باید محدود شود یا آزاد باشد، باید تمیز باشد یا هرجور دلش خواست لباس بپوشد، حتی اینکه وقتی زمین میخورد، باید او را در آغوش گرفت و نوازش کرد یا بیاعتنا ماند تا یاد بگیرد خودش بلند شود، موضوعات بحثبرانگیز بیپایانی در زندگی مشترک خواهند بود که گاه، طاقتفرسا و بسیار آسیبزا میشوند.
حق با کیست؟ بسیاری از افراد در جلسات مشاوره، انواع کتابها، جلسات آموزشی، جلسات پرسش و پاسخ و برنامههای تلویزیونی به دنبال راهحلی برای پایان دادن به این اختلافنظر همیشگی هستند. اما واقعاً حق با کیست؟ کدام روش درستتر است؟ اغلب آنها این جمله را به کار میبرند: «من همیشه میگم بچه باید... اما پدرش موافق نیست و با من همکاری نمیکنه». «من معتقدم بچه باید... اما مادرش فقط لوسش میکنه».
«من تمام تلاشم را میکنم که پسرم یاد بگیره... اما پدرش همهی تلاشهای من رو به باد میده». «من هزار بار برای دخترم توضیح دادم که... اما وقتی مادرش رعایت نمیکنه، اونم به حرف من گوش نمیده». مثالهای اینچنین فراوانند.
یکی از اتفاقاتی که معمولاً میافتد این است که فرزندان اختلاف بین پدر و مادر را خیلی زودتر از آنچه باور کنید کشف میکنند. متوجه میشوند که در برابر چه رفتارهایی که از آنها سر میزند، پدر و مادر در دو جبهه مخالف هم میایستند و مشغول بحث و نزاع میشوند. وقتی دو جبهه شکل گرفت، هر طرف دیگر فقط به بردن فکر میکند. بنابراین حاضر است هر کاری انجام دهد تا ثابت کند حق با اوست.
برندهشدن به قیمت باج دادن وقتی من بخواهم به هر قیمتی جبههی خودم را نگه دارم، ممکن است بدون اینکه خودم متوجه شوم، باجهایی بدهم. ممکن است برای اینکه فرزندم را در جبههی خودم نگه دارم و به طرف مقابل، پدرش یا مادرش، ثابت کنم که فرزندم هم طرف من است هر بهایی را بپردازم.
در این شرایط کودکان خیلی زود یاد میگیرند که اگر میخواهند چیزی به دست بیاورند، بهتر است والدین در یک جبهه نباشند. آنوقت او طرف کسی را میگیرد که خواستهی او را برآورده کند. فکر نکنید این کار بدجنسی است، در واقع، کودک عمداً این کار را انجام نمیدهد. در فضای خانه این راه را برای برآورده کردن خواستههایش یاد گرفته است. امکان دیگری برای یاد گرفتن یک راه بهتر نداشته و خود والدین همیشه همین راه را جلوی پای او گذاشتهاند.
خبر بد این که این ویژگی رفتاری معمولاً با کودک باقی میماند و او در بزرگسالی هم سعی میکند در بین دوستان، همکاران و حتی خانوادهی همسرش، با همین روش به خواستههایش برسد. فکر کنید چه زندگیای در آینده خواهد داشت و دیگران روی او چه حسابی باز خواهند کرد.
از بین رفتن قدرت والدین در کنترل فرزندان از عواقب دیگر ناهماهنگی بین والدین این است که قدرت آنها در کنترل فرزند کم میشود. اگر پدر میتواند با مادر مخالفت کند و هرچه دلش میخواهد به او بگوید، چرا فرزند نتواند؟ اگر مادر میتواند لجبازی کند و به نظر پدر بیاعتنا باشد، چرا فرزند نتواند؟ وقتی مادر میگوید این کار بد است، اما به نظر پدر بد نیست، پس شاید واقعاً بد نیست و فرزند میتواند آن را انجام دهد.
به علاوه، وقتی مادر مخالف است و پدر مخالف نیست، اگر مادر بخواهد فرزند را تنبیه کند، پدر از او دفاع خواهد کرد. همهی این موارد مجوزهایی هستند برای اینکه فرزندان زیر بار قوانینی که والدین وضع میکنند نرود. آنها یاد میگیرند این خانه قانون مشخصی ندارد و اصلاً دلیلی ندارد که مطابق قوانینی رفتار کرد که یک نفر در خانه وضع کرده.
به همین نسبت، جریمه و تنبیه را وقتی فقط یکی از والدین بخواهد اجرا کند، عملاً اجرا نمیشود. فکر کنید مادر پسرش را از گرفتن پول توجیبی به خاطر دعواکردن در مدرسه محروم کند. وقتی پدر معتقد است که پسر باید بتواند از خودش خوب دفاع کند، یواشکی هم که شده، پولی را که پسرش لازم دارد به او میدهد. فکر کنید پدر دخترش را از بیرون ماندن بعد از مدرسه منع کند، جریمهاش هم محرومیت از اردوی مدرسه باشد، اگر مادر باور داشته باشد که دختر باید آزاد باشد، میتواند اصلاً به پدر نگوید که دخترشان دیر به خانه برمیگردد یا خودش فرم رضایت نامه اردوی مدرسه را پر کند.
موضوع این نیست که کدامیک از والدین درست میگویند، چه قانونی باید باشد و چه قانونی نباید باشد، یا اینکه هر رفتاری چه پیامدی باید داشته باشد. موضوع فقط و فقط پیامدهای ناهماهنگی بین والدین، تاثیر این ناهماهنگی روی فرزندان و در واقع لزوم هماهنگی بین والدین در تربیت فرزندان است.
واقعیت این است که آسیبی که فرزندان از ناهماهنگی والدین میبینند معمولاً بیشتر از آسیبی است که ممکن است از روش تربیتی یکی از والدین ببینند. البته در مواردی که شرایط ویژهای وجود دارد- مثلاً یکی از والدین از اختلال روانی شدیدی رنج میبرد یا اعتیاد دارد و کنترلی روی رفتار خودش ندارد- این موضوع لزوماً صادق نیست. اما در اغلب خانوادهها درست است.
فرض کنید مادری دوست دارد که فرزندش بسیار منظم باشد. مثلاً یاد بگیرد وسایلش را سر جای خودش بگذارد، لباسهایش را کثیف نکند، هیچوقت چیزی را گم نکند یا جا نگذارد، وسایل خانه را کثیف و خراب نکند، اسباببازی و کتابهایش را بیرون از اتاقش روی زمین نریزد و کفشهایش را در جاکفشی بگذارد. مطمئنم که ایدهآل بسیاری از مادران داشتن چنین فرزندی است.
از سوی دیگر، پدر ممکن است خودش هم رعایت این همه نظم را قبول نداشته باشد.
پدری را تصور کنید که همیشه با غرغر مادر کتش را آویزان میکند، همیشه در حال گشتن به دنبال کلیدهایش است و بارها و بارها به دلیل اینکه روزنامههایش روی میز ناهارخوری افتادهاند یا اینکه کیف پول کثیفش را روی میز آشپزخانه گذاشته که جای مواد غذایی است با مادر وارد مشاجره شده است.
پدر احساس میکند به فرزندش و در واقع خودش سخت گرفته میشود و بچه باید آزادتر از این حرفها باشد. مادر اما دوست ندارد فرزندش مثل پدرش بار بیاید و از همین حالا میخواهد به او نظم و ترتیب را یاد بدهد، اما شاکی است که پدر با او همکاری نمیکند. کدامشان درست میگویند؟ حق با کیست؟ مطمئنم نظرهای متفاوتی در این مورد وجود دارد. موضوع همیشه درست و غلط بودن نیست. آنچه در ضمن اتفاق میافتد فرزندی است که ناظر این مشاجرات و اختلافنظرها است. این فرزند میتواند دچار استرس و اضطراب شود، یاد بگیرد در این مشاجرات باج بگیرد و به خواستههایش برسد، یاد بگیرد نافرمانی کند و ارتباط خوبی با والدین خود نداشته باشد. حالا خودتان به این سوال پاسخ دهید: اینکه فرزند این خانواده فرد منظمی بشود، یا برعکس، زیاد نظم را رعایت نکند بدتر است یا عواقبی که ناهماهنگی والدین به دنبال خواهد داشت؟
چه باید کرد؟ خب حالا که عواقب ناهماهنگی بین شیوههای تربیتی پدر و مادر را دانستید، بهتر است راهکارهای بهتر هماهنگ شدن را هم بیاموزید.
1- تربیت فرزند و نفع او را از باقی موارد جدا کنید: معمولاً اولین قدم این است که اصلاً والدین بخواهند به این هماهنگی برسند. گاهی، لجبازیها و خشمهایی که برسر موضوعات دیگر دارند روی تربیت فرزند تأثیر میگذارد. وقتی من زورم به خانوادهی همسرم نرسد، میتوانم فرزندم را علیه آنها بار بیاورم. بنابراین، اول باید خشمی را که از موضوعات دیگر مانده و رقابتجویی خودمان را از تربیت فرزند جدا کنیم.
2- انتظار شما چیست؟ : بعد باید دید که اصلاً هرکدام از والدین واقعا چه میخواهند و چه انتظاری دارند؟ یک برگهی سفید بردارید و کل انتظارات خود را بنویسید. حالا همهی لیست خود را بخوانید و بسنجید چقدر عینی نوشتهاید. عینی یعنی اینکه دقیق، جزئی، عملیاتی و روشن باشد. کلیگویی کمکی نمیکند. «میخواهم فرزندم منظم باشد» میتواند تعاریف متفاوتی داشته باشد. «میخواهم فرزندم مودب و وقتشناس باشد» یعنی دقیقاً چه کار کند؟
3- لیست خود را دوباره به طور عینی و جزئی بنویسید:مثلاً کتابهایش را در اتاق خودش روی قفسهی کتابها بگذارد. اسباببازیهایش را بعد از بازی در سبد کنار تختش بریزد. وقتی وارد خانهی مادرم میشویم، به پدر و مادرم سلام کند. وقتی میخواهیم به مهمانی برویم، زمانی که قرار است همه آماده باشند، او هم آماده باشد.
قرار نیست همیشه مادر بگذرد یا پدر کوتاه بیاید، از استدلالهایی استفاده نکنید که اوضاع را بدتر میکند، مثل اینکه چون مادر بیشتر وقتها خانه است، حق بیشتری در تربیت فرزند دارد، یا پدر چون مسئول فرزند است، باید تعیینکننده باشد. سعی کنید یکدیگر را درک کنید
4- از همسرتان هم بخواهید دقیقاً همین کار را انجام بدهد. یعنی همسرتان هم لیست خودش را دقیق و روشن بنویسد.
5- به یک لیست مشترک برسید: حالا لیستها را کنار هم بگذارید و مقایسه کنید. موارد مشترک را علامت بزنید؛ قوانینی که هر دو بر سر آنها توافق دارید. بعد به سراغ مواردی بروید که با هم اختلافنظر دارید. کدام را باید انتخاب کرد؟
نکتهی مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که هردو به یک اندازه در تربیت فرزندتان حق دارید. دختر یا پسر شما، همانقدر فرزند شما است که فرزند همسرتان. با این دید که ببینید، شاید به نظر طرف مقابلتان، هرقدر هم که مخالف اعتقاد شما باشد، بیشتر احترام بگذارید و آن را به عنوان خواسته همسری که به اندازهی شما حق دارد بیشتر بپذیرید.
در این موارد، سعی کنید به یک راهحل میانه برسید. مثلاً مادر میتواند اجازه بدهد که فرزندش بیرون از اتاقش هم با اسباببازیهایش بازی کند و پدر هم قبول کند که هرشب قبل از خواب و زمانی که قرار است مهمان داشته باشند، بهتر است از فرزندشان بخواهد که اسباببازیهایش را به اتاق خودش ببرد. مادر قدری از معیارهای سختگیرانهاش کوتاه بیاید و پدر هم قبول کند که قدری محدودیت قائل شود.
وقتی راهحل میانهای وجود ندارد در برخی از موارد، اختلاف به صورتی است که راهحل میانهای برای آن وجود ندارد. در این صورت چه باید کرد؟ پاسخش این است که: باید یکی از طرفین بگذرد. به خاطر منافعی که هماهنگی والدین برای فرزند و تربیت او و نیز ارتباطش با والدین دارد، در هر مورد بدون راهحل میانه، یکی از والدین باید نظر دیگری را بپذیرد.
سعی کنید در این حالت تعادلی وجود داشته باشد و هردو واقعا راضی باشند، وگرنه بیفایده خواهد بود. قرار نیست همیشه مادر بگذرد یا پدر کوتاه بیاید، از استدلالهایی استفاده نکنید که اوضاع را بدتر میکند، مثل اینکه چون مادر بیشتر وقتها خانه است، حق بیشتری در تربیت فرزند دارد، یا پدر چون مسئول فرزند است، باید تعیینکننده باشد. سعی کنید یکدیگر را درک کنید، دلایل خود را به نحوی بیان کنید که طرف مقابل بتواند خودش را جای شما بگذارد و دلیل شما را درک کند. در برخی موارد هم فقط باید ساده بگذرید.
علائم و نشانه ها: -لذت بردن از مشاهده تنبیه دیگران، -بدگویی از دیگران تا شاید موجب تنبیه قرار گیرند آنها، -سعی در مظلوم و بی گناه جلوه دادن خود، -زیرنظر داشتن دیگران از گوشه چشم، -ایجاد دردسر و مزاحمت به مجرد غافل شدن از او، -زیاد بودن تمایلات دیگر آزاری در او، -استفاده از تقلب در جوابگویی به سئوالات، -داشتن تعدادی دوست خصوصی و صمیمی برای خود. عوامل پدید آورنده: -وجود شکست های زیاد و موفقیت های کم، -مورد توجه و محبت دیگران نبودن(مخصوصاً خانواده) -سخت گیری بیش از ظرفیت بر وی، -روبرو بودن با مشکلات عاطفی عمیق، -تجربه نکردن آرامش، در معرض تنبیه بودن. چگونگی عملکرد: -تقویت و تشویق رفتارهای مناسب کودک، -واگذار کردن کارها و مسئولیتهایی به کودک، -عدم استفاده از تنبیه تا جای ممکن، -بذل توجه کافی به کودک، -در صورت نیاز، مراجعه به روان شناس یا مشاور. منبع: نجاتی، حسین، (1388)، روانشناسی کودک، تهران، نشر بیکران، چاپ دهم.