فاتحی اکنون دبیر حزب موتلفه استان بوشهراست و در دانشگاه های مختلف استان به تدریس مشغول است خبرنگار سیاسی ما مصاحبه کوتاه را با وی در رابطه با آن روزها ترتیب داده است.

به راستی آقای فاتحی چرا شما به خیل انقلاب پیوستید؟

چون در آن زمان ما می خواستیم یاران امام زمان باشیم و با قرار گرفتن در کنار امام وبا  یاری مردم توانستیم انقلاب را بوجود آوریم و امید واریم این انقلاب  زمینه ساز برای ظهور امام عصر (عج) شود.

شما چگونه به عرصه مبارزه وارد شدید؟

در زمان طاغوت یکی از روحانیون فعال و مبارز انقلاب به نام شیخ ابوتراب عاشوری که جمعی از دوستان را دور خود جمع کرده بود من نیز با همکاری برخی از بچه مذهبی و به عشق امام و ولایت با توجه به علاقه ای که داشتم به این جمع پیوستم. و یکی از بچه های انقلابی به نام حسین راستی دستگیر شد ما را نیز پس از او  دستگیر کردند که بعد ها فهمیدیم که نام وی خسین راستی بوده است در این خادثه  به مدت 6 ماه در زندان بودم.
 

 

از زندان رفتن خود بگویید؟

من در طول این ایام دو بار به زندان رفتم برای اولین بار زمانی بود که با بچه های انقلابی بوشهر دستگیر شدیم که چند روزی را در شهربانی و 40 روز هم زندان بوشهر بودم و بعد از 2 ماه من را از بوشهر به سوی شیراز منتقل کردند که در آنجا من با خیلی از مبارزان آشنا شدم .
بار دومی که دستگیر شدم در دوران دانشجویی ام بود که زمانی که من بیرون از خوابگاه بودم ساواکیها یکی از هم اتاقی هایم را شناسایی کرده بودند و با ورود من به همراه 4 نفر دیگر دستگیر و به زندان بردند که من در آنجا با روحانیون زیادی از جمله هاشمی رفسنجانی و دیگر روحانیون دیگری درس های زیادی گرفتم و با آنها آشنا شدم.

 

 

بارها در مصاحبه های قبلی خود گفته اید که از اول انقلاب تا به حال به هاشمی رای نداده اید چرا ؟

آقای هاشمی رفسنجانی در زندان استاد من بودند و در آن زمان با توجه به این که امام خمینی زندگی ساده و بدون تجملاتی داشتند اما هاشمی همیشه روحیه تشریفاتی و تجملاتی داشت که این اخلاق را من نمی پسندیدم و حالا هم به او به عنوان  کسی که همراه امام بود و برای انقلاب زخمت کشیده احترام می گزارم اما تا حالا به او رای نداده ام.

جلسات در بوشهر در کجا برگزار می کردید؟

در این سال ها ما جلسات هفتگی در منزل همین انقلابیون  برگزار می کردیم و روزهای جمعه نیز دعای ندبه در حوزه علمیه که در بازار بود برگزار و دور هم جمع می شدیم و برای اینکه محله های دواس و بهمنی از شهر دور بودند ما عصر به مسجد دواس می رفتیم و برای آنها دعای ندبه برگزار و دور هم جمع می شدیم در واقع روز جمعه دوبار دور هم جمع می شدیم.

 

 

سخن آخر :
من از حضور شما کمال تشکر را دارم و از مردم شریف بوشهر که همیشه در خط ولایت هستند می خواهم که همیشه با ولایت و رهبر انقلاب باشند و ار نظام مقدس جمهوری اسلامی حفاظت کنند زیرا این انقلاب با خون شهیدان آبیاری شده و به این راحتی به دست نیا مده است.

انتهای پیام/