تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نیازمندی های
پزشکی- ورزشی-
علمی ... و
آدرس injast.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
هشت سال باران قطعنامه و تحريم بر سر ملت مظلوم و نجيب ايران ميباريد و شخص اول اجرايي مملکت با خنده و شوخي، پاره شدن قطعنامه دان جهان را پيش بيني ميکرد و در خوشبينانه ترين حالت درک آن را نداشت که اين رگ اميد ايرانيان است که به لطف کاردانيهاي او(!) دارد پاره ميشود.
يک نماينده اصولگراي مجلس اجراي توافق ژنو که از سي ام دي آغاز شده را تسليت گفت. حميد رسايي نماينده تهران در مجلس گفت:” من در ابتدا روز 30 دي ماه 1392 را تسليت ميگويم، اين روز، روزي است که دستاورد دانشمندان هسته اي از دست رفت ولي ما فعلاً مامور به سکوت هستيم."
بر اساس گزارش رسانهها شمار نمايندگان امضا کننده نامه اي به رئيس مجلس در موضوع نارضايتي از آن چه ايشان «پنهان کاري تيم اتمي» در مورد توافق ژنو ناميده اند به 150 نفر رسيده است. امضا کنندگان نامه خطاب به علي لاريجاني رئيس مجلس به دليل نبود اطلاع رساني درباره مفاد توافق ژنو اعتراض کرده اند.
بر اساس گفته محمد سليماني از نمايندگان تهران در مجلس، امضا کنندگان نامه از آقاي لاريجاني خواسته اند تا شرايط مورد نياز براي برگزاري جلسه با دولتمردان مهيا شود. نويسندگان اين نامه خواستار دسترسي به اطلاعات توافق اتمي ژنو هستند.
روزنامه «وطن امروز» نيز در شماره روز دوشنبه، سيام دي، نارضايتي خود از اجراي توافق ژنو را با سياهپوش کردن صفحه اول که رسم روزهاي عزاداري ست و انتخاب تيتر «هولوکاست هستهاي»(!) ابراز کرد. (البته مسؤولان اين روزنامه که متعلق به مهرداد بذرپاش از نمايندگان اصولگراي طرفدار احمدي نژاد است مشخص نکرده اند که قصدشان از آوردن کلمه «هولوکاست» به معني قتل عام در کنار صفت «هسته اي» به چه منظور بوده است. البته شايد ممنوعيت پرسشگري از قضيه هولوکاست که در اروپا مطرح است به زعم ايشان در مورد توافق هسته اي ژنو نيز وجود دارد!)
روزنامه اصولگراي کيهان نيز که با بودجه عمومي منتشر ميشود در شماره روز سهشنبه يکم بهمن خود در خبري با عنوان «توافق نامتوازن ژنو با توقف غنيسازي 20 درصد کليد خورد» به انتقاد از اين اقدام پرداخته است.ديگر روزنامه اصولگرا که با نام «سياست روز» منتشر ميشود نيز روز سهشنبه با درج خبري با عنوان «مجلس ايران همچنان بياطلاع است، کنگره آمريکا از همه چيز آگاه» نارضايتي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از بياطلاع ماندنشان نسبت به مفاد توافقنامه ژنو را بازتاب داد.
بر اساس توافق ژنو که روز سوم آذر به دست آمد، ايران و کشورهاي عضو گروه پنج به علاوه يک توافق کردند که در ازاي تعليق غنيسازي بالاي پنج درصد اورانيوم توسط ايران و همکاري با بازرسان آژانس، چهار ميليارد و 200 ميليون دلار از داراييهاي ايران که در زمان دولت دولت احمدي نژاد در اين کشورها مسدود شده بود، آزاد شود.
واکنش غمبار افراطيون داخلي در همنوايي با بنيامين نتانياهو رئيس دولت اسرائيل و لابيستهاي طرفدار صهيونيسم در حالي صورت ميپذيرد که مقام معظم رهبري بارها پشتيباني خود را از تيم مذاکره کننده با عنوان فرزندان انقلاب به صراحت اعلام داشته است. کاش اين گروه که با دستاويز قرار دادن ولايت پذيري خويش دائم براي طرد رقباي سياسي خود تلاش ميکند و از سرمايه رهبري به نفع جريان خويش خرج ميکند بداند که محک پذيرش سخن رهبري وقتي است که خلاف نظر شما گفته اي از سوي ايشان بيان شود.
اکنون اقليت افراط بجاي اين که پاسخگوي اين سوال مهم شود که چرا براي چند صباحي بيشتر بر سر قدرت ماندن تيشه به ريشه زندگي مردم زدند و آنقدر لجبازي کردند که هم در زمينه داخلي و هم در عرصه خارجي با بحرانهاي عديده اي روبرو شديم و به خاطر فرصت طلبيها و سوء مديريتها و اهداف مرموزي که شرق و غرب را بر عليه ملت ايران تحريک کردند محاکمه و يا حداقل مورد بازخواست قانون و ملت قرار بگيرند، دوباره رسانههاي زر وزور و تزوير خود را به کار انداخته اند و اين بار با رنگ سياه و اعلام عزا هياهو راه مياندازند که وطن از دست رفت. فاتحه! چه داديم و چه گرفتيم؟!
مگر ثمره دولت اصولگرا براي وطن چه بود؟ مگر ادعاي پوچ مديريت جهاني، تلاش در جلب دشمني جامعه بينالمللي، هدر دادن منابع ملي در مقياس فوق کلان، اقتصاد فاسد و سرازير نمودن ميلياردها دلار از کيسه مردم به جيب نو کيسههاي ميلياردر، هفت مليون و پانصد هزار بيکار، تورم 40 درصدي و شاخص فلاکت 50 درصدي و هزاران هزار مورد ديگر نامي جز وطن سوزي و وطن فروشي داشت که در حمايت براي آن هورا ميکشيديد؟
شما که از وطن بجز مقام و جيب خود تعبير ديگري نداريد به چه رويي اکنون جنجال وطن پرستي به راه انداخته ايد؟ وطن شما يعني حمايت از بابک زنجانيها و رانت خواران هشت سال گذشته و مقابله با دولتي که قصد دارد جبران مافات کند و براي گرفتن پول خودمان مجبور به چانه زني ميباشد. کاش گردانندگان روزنامه وطني واقعاً مردم وطن امروز را ميديدند که چگونه از توافق هسته اي کشورشان خوشحالي ميکند.
البته گروه افراط نشان داده که با گريه مردم خنديده و هورا کشيده و با خنده مردم هم اخيرا اعلام عزاداري کرده است و تسليت گفته.هشت سال ملت ايران در عزاي بي تدبيري و بي مسئوليتي دولت احمدي نژاد سياه پوش بود.
هشت سال باران قطعنامه و تحريم بر سر ملت مظلوم و نجيب ايران ميباريد و شخص اول اجرايي مملکت با خنده و شوخي، پاره شدن قطعنامه دان جهان را پيش بيني ميکرد و در خوشبينانه ترين حالت درک آن را نداشت که اين رگ اميد ايرانيان است که به لطف کاردانيهاي او(!) دارد پاره ميشود.
هشت سال ايران از ابتدايي ترين حقوق حقه خود ظالمانه محروم شد و هيچ اقدام مؤثري از سوي دولت وقت صورت نگرفت. هشت سال لبوفروشان و تاکسي داران اين مملکت شرمنده زن وبچه خود ميشدند.
هشت سال هموطنان هزينه دارو و درمانشان را با فروختن طلا و فرش و يخچال تأمين ميکردند و چه مادراني از همين جماعت که عزادار جوان ناکام خود در برهوت بي دارويي شدند. ملت ايران در طول اين هشت سال روز و شب را به زيارتنامهخواني مشغول بودند که فردا قيمت گوشت، مرغ، روغن و برنج سه برابر نشود.
ملت نجيب ايران با همه حيف و ميل بيت المال و سوء مديريت دولت وقت از يک سو و تحريمهاي قدرتهاي غربي – که آن هم حاصل سوء مديريت همان دولت بود- از سوي ديگر در اين هشت سال روبرو بود ولي از هيچ هولوکاستي عليه خود حرف نزد. صبورانه پاي کشور و نظام ايستادند تا جوانکهاي آقازاده و تازه به دوران رسيده يا مديران همهكاره اقتصاد شوند، يا وکيل و وزير و...!
آن روزها شما بخشي از مردم را خس و خاشاک و بزغاله و گوساله و... ميخوانديد و در حمايت از بي تدبيريهاي احمدي نژاد در عزاي ملت، پاي ميکوبيديد وهورا ميکشيديد و هر کس که از سر دلسوزي سخن نه به مراد شما بر زبان ميراند را متهم به وطن فروشي ميکرديد.
بيست و چهار خرداد که شد اما مردم ايران به روش يک ملت متمدن درخواستهاي خود را با انتخاب مردي که ميگفت چرخ زندگي شان بايد بچرخد اعلام کردند. حسن روحاني محبوب ملت شد و مطلوب رهبري و بر آن شد تا دنيا را با ايران و ايران را با زندگي آشتي دهد و اميد رخنه دواند در پيکر عزادار ملت.
اما سکوت آرامش بخش و شادي آفرين اين صحنه را عدهاي شکستند همانها که امروز در خوشحالي ملت سياه پوش شدند و فرياد واايرانا سر دادند.همانها که، معجزه هزاره سوم ساختند، هاله نور ديدند، تورم کمر شکن را بر دولت بخشيدند، اختلاس و رانت خواري را مورد اغماض قرار دادند و منافع نظام را به منافع جيب خود گره زدند، هشت سال در راه آلماتي و ژنو و استانبول رفت و آمد کردند و به جاي استيفاي حقوق ملت، در سفرهاي چند صد نفري خانوادگي خود به خرج مردم رنج کشيده مانيفست جهاني! ارائه دادند. سياه پوشي در شادي وطن چه مفهومي ميتواند داشته باشد وقتي مردم و رهبري به تيم هستهاي اعتماد دارند؟
اما اين گروه عزادار اقتدار و قدرت خود است که آرام آرام رو به افول ميگذارد. ميتوان گفت اين گروه عزادار اين است که ديگر هم پيمانان آنان در سايه بحران نميتواند اختلاس چند هزار ميلياردي کنند، ويژهخواري کند ؟. آيا اين که قرار است صادرات نفت ايران، توسط شرکت نفت ايران و نه امثال زنجانيها، انجام شود، موجب عزاي اين افراد شده است؟
اين که رئيس جمهور کشور، که برخلاف نظر آنها از صندوق انتخابات بيرون آمد و به واسطه به گردش درآوردن چرخ امور مردم به محبوبيت در داخل و خارج دست يافت موجب سياه پوشي اين گروه شده است؟ اين گروه عزادار کدام حق هستند که از ملت ايران سلب شده است؟
پلمپ غني سازي بيست درصد که به گفته مسئولان نيازي به آن نداريم و هر زمان که اراده کنيم ميتوانيم باز اين کار را انجام دهيم جاي هيچ عزاداري ندارد. شايد بسته شدن دهان اسرائيل و به وجود آمدن نگرش مثبت در جامعه بين الملي به جاي نگرش منفي که در طول اين هشت سال روز به روز بر دامن آن افزوده ميشد اين گروه را عزادار کرده؟
اعتقاد اين گروه بر رفع تحريمها نيست چون نان اين گروه درتنور تحريم بهتر پخته ميشود و در هشت سال گذشته با پاي فشردن بر فرضيه مضحک عدم ارتباط با جهان باعث شده ما ايرانيان منت چين و روسيه بکشيم که آيا قطعنامهاي را عليه ايران وتو ميکنند يا خير؟ که البته هيچ گاه وتو نکردند.
روسيه تا ميتوانست با تأخير در راه اندازي رآکتور بوشهر و عدم تحويل موشکهاي اس 300 به باج خواهي پرداخت تا دوباره خاطرات تاريخي و تلخ عهدنامههاي گلستان و ترکمانچاي زنده شود. چين نيز از همتاي خود عقب نماند و شرکتهايش با سوء استفاده از تحريمها، جنسهاي بنجلشان را به ما قالب کردند و اما پول نفت ما را پيش خود نگه داشتند.
کار به جايي رسيد که حتي هند و پاکستان و هر کشور ريز و درشتي مترصد باج خواهي از ايران ميگشت. نفت زير قيمت آن هم از طريق دلالان نفتي ميداديم تا آرد آلوده پاکستان و برنج آرسنيک دار هندي به بهاي گزافتر وارد کنيم. البته رانت خوران و آقازادهها شيفته اين نوع تحريمها هستند پس بر افراشتن پرچم عزا از سوي ايشان تعجبي ندارد.
امروز اما غول تورم شش ماهه به زانو درآمده و پول ملي قدري جان گرفته است. مردم اندکي از زير بار گرانيهاي کمر شکن قد راست کرده اند و اميدوار روزهاي بهتر ميباشند و از بهبود رابطه با جهان خوشحالند. آيا سياهپوشي بر اين شادي فرسنگها واقعاً دور از انصاف نيست؟