تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نیازمندی های
پزشکی- ورزشی-
علمی ... و
آدرس injast.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
شوخی کردم با یک گروهان از بازیگرهای کمدی خاطره ساز معلوم نیست با چه کسی شوخی می کند ...
تعریف مشخصی از شبکه ی نمایش خانگی وجود ندارد ، قاعدتا مردم انتظار داشتند فیلمی که از این طریق به دستشان می رسد ، کیفیتی بالاتر از تولیدات معمول تلویزیون داشته باشد . و شاید به همین علت هم باشد که با شروع پخش اولین قسمت مجموعه یشوخی کردم، بازتاب های مخاطبین متفاوت بوده است .
در این که مدیری با قهوه ی تلخ بخشی از محبوبیت و اعتماد مردمی اش را از دست داده ، تردیدی نیست . بی نظمی و بدقولی در ارائه قهوه ی تلخ و از همه مهم تر ناتمام رها شدن این مجموعه مهم ترین دلیل برای این بی اعتمادی است ، اما شاید شوخی کردم با گروه بزرگ بازیگرانی که فراهم کرده است ، بتواند در بازیابی جایگاه از دست رفته ی مدیری موثر واقع شود . هر کدام از چهره های حاضر در شوخی کردم برای جذب گروهی از مخاطبان کافی است که هر از گاهی هم یکی از این قسمت ها را خریداری کنند و قطعا با این ترفند ، هدف اقتصادی و تجاری این مجموعه تامین خواهد شد. به ویژه این که حضور برخی چهره ها مثل جواد رضویان و مهران غفوریان که تصور نمی شد ، حاضر به همکاری با مدیری باشند و یا بالعکس مدیری از کار با آن ها ابا داشته است ، می تواند به اطمینان استقبال از این مجموعه اضافه کند .
شوخی کردمبا مونولوگ گویی مدیری نه به عنوان بازیگر که بیشتر شبیه آن چه در ساعت خوش و ببخشید شما ! به عنوان مجری ارائه می کرد ، آغاز می شود . از همان ابتدا مبنای تاثر و یا محتوا و مضمونی اجتماعی و شاید سیاسی با عنوان دروغ مطرح می شود و بعد آیتم های به ظاهر بی ارتباط با یکدیگر اما در همین موضوع دروغ ارائه می گردد. در میان اظهار نظرهایی که در مورد شوخی کردم وجود دارد ، شائبه ی توهین به اقوام ایرانی و زبان و لهجه یشان است . تعبیری که شاید کمی سخت گیرانه باشد و بازتاب انتقاد آمیزی برای مدیری و گروهش داشته باشد ، اما به هر حال کارکرد تجارتی خوبی هم می تواند داشته باشد
رویکرد مدیری به آن چه در سال های دور - و در ساعت خوش به ویژه - به آن پرداخته ، در شوخی کردم به تنهایی نمی تواند محل تایید و یا رد مجموعه باشد ، اما نبود داستان مشخص و واحد می تواند مثل دو لبه ی شمشیر عمل کند .
می تواند مخاطب علاقه مند به داستان گویی را از این مجموعه بیگانه و زده کند و در عین حال برای گروهی انگیزه ی علاقه مندی به شوخی کردم باشد .
به هر حال وجود داستان مشخص و واحد ، پی گیری هفته به هفته و قسمت به قسمت را الزامی می نماید و چنان چه مخاطب بداند که اگر احیانا قسمتی را هم از دست بدهد ، اتفاق ویژه ای نیافتاده است ، در خریداری بخش های دیگر هنوز راغب خواهد بود .
اولین لازمه ی چنین مجموعه ای خنداندن است . این طبیعت یک کار کمدی است که بعضا به غلط مصطلح طنز تعبیر می شود .
یک کار کمدی در هر مدیومی که ارائه شود باید بتواند مخاطب خود را بخنداند و شوخی کردم این کار را انجام می دهد هرچند که شاید برخی از آیتم هایش صرفا برای پرکردن زمان بسته ی سرگرمی باشد . اما اگر بخواهیم به عنوان یک اثر ماندگار به شوخی کردم نگاه کنیم قضیه تفاوت خواهد کرد .
شوخی کردم زایایی هنری ندارد و اگر جنبه اجتماعی و اخلاقی مبنای تاثرش را نیز در نظر نگیریم اتفاقا تجمیعی از شوخی های گذشته ی بازیگرانش است . شوخی ها ، عادت های و صفات ویژه ی هر کدام از بازیگران که در شوخی کردم دوباره تکرار می شود . نگاه کنید به آیتم آخر قسمت نخست که رضا شفیعی جم به روان شناس مراجعه کرده و دغدغه اش بیماری برادرش است . هم روند داستانک این آیتم تکرار و کلیشه ی نمونه های مشابه قبلی است و هم این که رفتار نقش آفرینانه ی شفیعی جم با گذشته ی کاریش تفاوتی نمی کند .
این شرایط برای مهران غفوریان و یوسف صیادی هم صدق می کند و فقط شاید بازی جواد رضویان را بشود از این دسته مستثنی کرد . آن هم به این جهت که بعد از نقطه چین و ارائه ی نقش داود برره ، دیگر بازی ماندگاری از رضویان سراغ نداریم و دوباره با هدایت مدیری نشانه ی توانایی رضویان تا حدودی برجسته می شود .
از میان بخش های مختلف قسمت اول ، آن چه میزان یک هنر نمایشی معیار تلقی شود را تنها در آیتم مربوط به روز پرش می توان مشاهد کرد . آیتم روز پرش با بازی عارف لرستانی ، رامین پور ایمان و سحر ولد بیگی مشخصات یک کمدی کامل را دارد . اولا که در مدت کوتاهی عارف لرستانی یک تیپ را در قالب شخصیت ارائه می دهد ، ثانیا در همین مدت کوتاه روند داستانی مناسب وجود دارد و علاوه بر این دو نکته اسباب یک کمدی چه از نظر اکت های بازیگری و معمای کلامی برقرار است .
در میان اظهار نظرهایی که در موردشوخی کردموجود دارد ، شائبه ی توهین به اقوام ایرانی و زبان و لهجه یشان است . تعبیری که شاید کمی سخت گیرانه باشد و بازتاب انتقاد آمیزی برای مدیری و گروهش داشته باشد ، اما به هر حال کارکرد تجارتی خوبی هم می تواند داشته باشد . همین که مردم خبر اعتراض بخشی از جامعه ی ایران نسبت به شائبه ی توهین را می شنوند ، حتی اگر خیال نداشتند که شوخی کردم را ببینند ، مجاب می شوند که در این تصمیم تجدید نظر کنند . مدیری و گروهش آن قدر ی با تجربه و باهوش هستند که پیش بینی چنین اعتراضی را داشته باشند و با این حال در صدد اصلاح این نکته بر نیامده باشند . می شود با یک عذر خواهی و شاید بدون عذر خواهی و آوردن توجیهات جوابی برای این سیل انتقاد ها فراهم کرد ، اما در بحبوحه ی این جنجال رسانه ای و محفلی شوخی کردم هم مشتری های خود را پیدا می کند .